نیمنگاهی به سفر آسیایی بنسلمان
تعداد بازدید : 8
دورِآسیایی شاهزاده دور باطل
نویسنده : زهرا کریمی
سفر آسیایی «محمدبنسلمان» با حوادث و تحولات خاصی همراه بود؛ از انفجارهایی که همزمان با آن رخ داد تا تاخیر در سفر و لغو برخی دیگر از سفرها که قرار بود به کشورهای دیگر انجام شود. معمولا هر سفر دورهای، دارای اهداف و استراتژیهای خاصی است و اگر ائتلافبندی یا استراتژی بهدنبال نداشته باشد، حداقل پیامهایی بهدنبال دارد. سفر دورهای «بنسلمان» فاقد استراتژی از حیث شکل و مضمون است؛ اما خالی از پیام نیست. پیش از اینکه درباره نبود این استراتژی توضیح دهیم توجه به برخی تحولات و زوایا ضروری است. سفر ولیعهد عربستان قرار بود در ۱۶ فوریه انجام شود و دو روز قبل از آن دو انفجار رخ داد که انگشت اتهام در هر دو انفجار به سوی «پاکستان» نشانه میرود. در انفجار نخست در ۱۳فوریه حمله انتحاری در سیستانوبلوچستان ایران رخ داد که انگشت اتهام بهسوی نیروهای امنیتی پاکستان و حمایت آنها از گروه تروریستی «جیشالظلم» که مسئولیت عملیات را برعهده گرفت، نشانه رفت. در روز دوم حمله انتحاری به «کشمیر» رخ داد که بازهم انگشت اتهام از سوی هندیها به پاکستان، بهویژه دستگاه اطلاعاتی آن نشانه رفت. آنچه قابل ملاحظه است، دو انفجار ویژه بوده که شمار زیادی قربانی داشت و این موضوعی کمسابقه آن هم، همزمان با سفر ولیعهد سعودی به پاکستان است که ذهن ناظران امور را به خود مشغول کرده است. اگر به سفر بنسلمان از حیث شکل بنگریم، با نکاتی همراه است؛
نخست؛ تعویق سفر به مدت یکروز، آن هم بدون علت است! این موضوع از حیث دیپلماتیک موضوعی بیبرنامه است و گواه بر آشفتگی جدول سفر دارد که معمولاً باید محکم، مشخص و با اهداف خاص باشد؛ حتی روز و ساعت سفر هم باید معلوم باشد. به نظر میرسد که فقط هدف، انجام سفر بوده است.
دوم، اینکه رسانههای پاکستانی اعلام کردهاند که ریاض هزینه سفر را بهطورکامل پرداخته است از مایحتاج و لوازم شخصی برای اقامت «محمدبنسلمان» گرفته تا ۳۵۰۰ کبوتری که از بازارهای محلی خریداری شده بود تا در مراسم استقبال از ولیعهد عربستان به آسمان پَر داده شوند.
سوم اینکه، لغو سفر «بنسلمان» به مالزی و اندونزی آن هم بدون دلیل، بهگونهای که «مهاتیرمحمد» در پاسخ به رسانهها گفت علت را نمیداند و تنها چیزی که میداند این است که سفر لغو شده است.
این گواه بر نبود برنامه سفر است. اما از حیث موضوع نیز بررسی چند نکته ضروری است؛
نخست، هر سفری هدفی دارد و بر اساس ایجاد ائتلاف یا تحکیم ائتلاف یا اطمینانبخشی به همپیمان است؛ اما هدف سفر ولیعهد عربستان چه بوده است؟ آیا پیام میانجیگری و آتشبس میان هند و پاکستان بوده است یا بحران هدفمند و عمدی؟
دوم، اینکه از قراردادها و حمایت از اقتصاد و نیز سرمایهگذاری خبر داده شده است، موضوع جدیدی نیست که در بند تحلیل راهبردی محسوب شود و آن را میتوان در مقوله تحلیل اقتصادی و مالی برشمرد.
سوم، موضوع قابل توجه دیدار با «قمرجاوید» رئیس ستاد ارتش پاکستان است که در عرف پاکستان به مثابه حاکم فعلی محسوب میشود. تحلیلگران بر این باورند که ارتش پاکستان همه کاره است. ذکر دو نقطه قابل توجه در سفر ولیعهد عربستان به پاکستان قابل توجه است:
۱-برنامه هسته ای پاکستان و بلندپروازیهای هستهای سعودیها
۲-گروههای تروریستی که ارتش برای برخی از آنها پوشش سیاسی لازم را فراهم میآورد به گونهای که به برخی از آنها اجازه رقابت در انتخابات برای خاموش کردن صدای مخالفان را میدهد.
درباره سناریوهای سفر «محمدبنسلمان»به کشورهای آسیایی، میتوان به دو سناریو اشاره کرد؛
نخست اینکه ما در برابر سفری بدون هدف و برنامه و ظاهری برای شکستن انزوا و بنبستی که سعودیها به ویژه ولیعهد عربستان به دنبال کشته شدن «جمالخاشقچی» به آن گرفتار شده است، قرار داریم. ولیعهد عربستان که نمیتواند به غرب برود، شرق را مورد توجه قرار داده تا مشکلاتی را که با آن مواجه است، حل کند. بنسلمان، با این سفر قصد دارد این پیام را به محافل آمریکایی برساند که از همکاری هستهای با پاکستان و چین و سرمایهگذاری در شرق، درصورتیکه آمریکاییها از وی دستبردارند، ابایی ندارد. ولیعهد سعودی با سفر به کشورهای آسیایی بهدنبال بهبود وجهه و شرایط عربستان با توجه به صعود و مطرحشدن قطریهاست و بهنوعی میکوشد در رقابت با قطریها، شرایط ریاض را بهبود بخشد.
اما سناریوی دوم این است که ما در برابر حرکت هماهنگ شده با آمریکا قرار داریم که بنسلمان به نیابت از آمریکا در راستای حمایت از تروریسم و گشودن جبهه پاکستانی-ایرانی حرکت میکند تا ایران را هدف قرار دهد و آن را گرفتار مشکلات کند. همچنین او به دنبال تأثیرگذاری بر تعاملات نفتی تهران با دهلینو است. آنچه بهطور خلاصه درباره این سفر میتوان گفت، عبارت است از:
1- گسترش مبادلات تجاری در تقابل با ایران. عربستان قصد دارد صادرات نفت به سه کشور هند، پاکستان و چین را گسترش دهد و نفت خود را جایگزین نفت ایران سازد. 2- ترمیم وجهه سیاسی و خروج از انزوا و بنبستی که پس از قتل «جمالخاشقچی» به شدت آسیب دیده است.
3- ارسال این پیام به غرب و آمریکا مبنی بر اینکه شرق و بازارهای آن، برای عربستان هم مورد توجه است. رقابت پنهان با قطریها بهویژه که روابط سعودیها و قطریها قطع است و ریاض بهدنبال چنگ انداختن بر بازارهای آسیایی در رقابت با دوحه
است.
4- نقش مؤثر اقتصاد در روابط بینالملل: استقبال نخستوزیران پاکستان و هند از بنسلمان و تمجید مقامات این دو کشور از ولیعهد سعودی، به خوبی تاثیرات اقتصاد در روابط میان کشورها را آشکار میکند و اینکه چگونه سیاست متأثر و تحتالشعاع اقتصاد است.