آیا ژنرال سابق به خانه قدرت بازمیگردد؟
نویسنده : مریم عمادی
مدتها بود که وزیران مستعفی، علیه رئیس سابق خود حرف نمیزدند. از همان زمان که آن مرد رفت و «حسن روحانی» جایش را گرفت، وزرای روحانی تاکنون علیه او لب به سخن نگشوده بودند. حتی وقتی که از قطار کابینه پیاده شدند هم در باب اختلافنظرهای خود با رئیسجمهور سخن نگفتند. اما «عباس آخوندی» این سنت را شکست! او در یکی از مصاحبههای اخیر خود با روزنامه «شرق» به گلهگذاری از دولت و سیاستهایش پرداخته است. آخوندی در این مصاحبه سعی کرده پای افراد تاثیرگذار بر نظرهای روحانی را به میان نکشد؛ ولی از اختلافعقیدههای اساسی خود با روحانی گفته است؛ به خصوص پیرامون ماندن در «برجام» و تعیین نرخ دستوری ارز. وزیر سابق راه و شهرسازی تا آنجا پیش رفت که گفت؛ در سال 94 به جریان سیاسی متبوع خود یعنی اصلاحطلبان هشدار داده است که ادامه مسیر با روحانی عاقبت خوشی ندارد و به موفقیت ختم نمیشود. وی در ادامه از ضرورت نداشتن دو دورهای شدن همه دولتها میگوید و خاطرنشان میکند که اصلاحطلبان روی اسبی سرمایهگذاری کردهاند که دیگری او را برده است. سخن گفتن از اختلافدیدگاهها و هشدارهایی که به وقتش داده شده اما جدی نگرفته شده؛ مسائل قابل تاملی است. قابل تأمل است زیرا او در همین مصاحبه به اصلاحطلبان توصیه کرده که فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کنند. با این کد، میتوان دریافت که خودش نیز همین امر را در دستور کار قرار داده است. مصاحبه اخیر «آخوندی» دو کد قابل توجه دیگر نیز دارد؛ نخست اینکه او اگرچه به زبان، شروع فعالیتهای انتخاباتی را با بد و بیراه گفتن به دولت، متفاوت میداند اما فاصله گرفتن از دولت را در دستور کار قرار داده است. این فاصله گرفتن از دولت به او کمک میکند تا حساب خود را از روحانی و دیگر همکارانش جدا کند و خود را از فشار افکار عمومی نجات دهد از سوی دیگر این فرصت را مییابد که با افشاگری درمورد توصیههای پیش از این، در قامت یک منتقد وضع موجود ظاهر شود. روشن است که همین انتقادکردنها در موسم انتخابات به کار آقایان میآید. نکته بعد اینکه عباس آخوندی در مصاحبه اخیر خود تاکید کرده است، شخصاً به انتخابات 0041 فکر نمیکند اما چیزی درمورد انتخابات مجلس نگفته است.البته باید توجه داشت که حضور آخوندی در فهرست اصلاحطلبان تهران کاملاً محتمل است؛ زیرا او امتیازهای کافی را برای کسب این موقعیت دارد. در واقع اخوندی «ژنرال» جدا شده از ارتش «روحانی» و محبوب اصلاحطلبان است و همزمان مورد حمایت سیاستمدار بانفوذی مثل «ناطق نوری» است. او سابقه وزارت دارد و با یک استعفای جنجالی، راه خود را از روحانی جدا کرد و به آغوش اصلاحطلبان بازگشت. پاداش این اقدام هم طرح نام او به عنوان یکی از گزینههای جدی برای تصدی شهرداری تهران بود. درست است درنهایت اختلافنظرهای حزبی و گروهی در درون جریان اصلاحطلب اجازه بهشتی شدن او را نداد، اما روشن شد که اصلاحطلبان قدردان زحمات او بودهاندو به عنوان یک مهره مؤثر روی او حساب میکنند.حال که تکلیف شهرداری پایتخت روشن شده، زمزمههایی از حضور وی در فهرست اصلاحطلبان برای انتخابات 89 به گوش میرسد. اما نکته اینجاست که آخوندی بلندپروازتر از آن است که به یک کرسی ساده رضایت دهد و ورود او به انتخابات مجلس معنایی غیر از تلاش برای کسب کرسی ریاست ندارد. آرزویی که به نظر خیلیها دستیافتنی نمیرسد. هرچه باشد آن سوی کارزار حریفی قدر مثل «علیلاریجانی» است! بدونشک منظور اصلاحطلبان هم از فرستادن آخوندی به بهارستان کسب یک کرسی سبز معمولی نیست؛ اما آنها هم در صورتی این مهره خود را حرکت میدهند که برایشان مسلم باشد در رقابت برای تکیه زدن بر کرسی ریاست مجلس، حرفی برای زدن دارد. این امر نیز به این سادگیها مشخص نخواهد شد و بستگی به عوامل مختلفی از جمله تصمیم لاریجانی برای ماندن در مجلس یا رئیسجمهورشدن دارد؛ هرچند برخی معتقد هستند به فرض اینکه لاریجانی هم با سودای ریاستجمهوری از صحنه به در رفته باشد، باز هم امیدی به رئیس مجلس شدن آخوندی نیست. از طرف دیگر اصلاحطلبان میدانند که آخوندی شانسی در انتخابات 0041 ندارد؛ لذا این گزینه را چندان جدی نمیگیرند. اصلاحطلبان فضای سیاسی کشور را آنقدر میشناسند که بدانند آخوند شانس عبور از فیلتر دستگاههای نظارتی و احراز صلاحیت ریاستجمهوری را ندارد و به فرض که این چنین شود، قادر به کسب رأی بالا نیست. بر همین اساس او را برای جایگاهی مثل ریاست مجلس در نظر میگیرند که منطقیتر است و دستیافتنیتر. البته باید توجه داشت که فهرست اصلاحطلبان هم خالی از ژنرال نیست و آخوندی نمیتواند مطمئن باشد که در صدر قرار میگیرد. دلیل این مدعا آن است که او نمیتواند گزینه مورد نظر همه اصلاحطلبان باشد. شاهدش آنکه وقتی حرف از شهردار شدن او بود بسیاری از بزرگان اصلاحطلب و تصمیمگیرندگان اصلی، در این جریان از وی حمایت نکردند. از همین حالا نامهایی مثل «محسنهاشمی» مطرح شده و روشن است که اگر کار به همین صورت پیش رود، اصلاحطلبان انتخاب سختی در تعیین سرلیست خود و گزینه ریاست خود پیش رو خواهند داشت.
در نهایت باید گفت با همه این حرفها، آخوندی تلاش خود را آغاز و در گام نخست با دولت و رئیسجمهور مرزبندی کرده است. باید منتظر ماند و دید که وی در این مخالفخوانیها تا کجا پیش میرود و این شیوه چقدر به کارش میآید. همچنین باید دید که در اردوگاه اصلاحطلبان چند ژنرال دیگر ردیف میشوند و کدام یک موفق به کسب حمایت بزرگان خواهند شد.