آقایان خط دفاع! چرا دروازه را رها کردید؟
نویسنده : مریم عمادی
تردید نداریم آنچه مقابل «ژاپن» رقم خورد، ضعیفترین نمایش تیم ملی در تمام طول دوران مربیگری«کارلوس کیروش» درتیم ملی ایران بود. درهمه هشت سالی که کیروش سکان هدایت تیم ملی را به عهده داشت، هیچگاه چنین بازی ضعیفی رقم نخورده بود؛ فوتبالی بیهدف، فاقد استراتژی و در خفتبارترین شکل تاکتیکی ممکن! بعد از بازی عکسهایی در فضای مجازی منتشر شد که حاوی نکات مهمی بود؛ از عکس اشکهای معصومانه کودک ایرانی بعد از باخت مقابل ژاپن که همه را متأثر کرد گرفته تا عکسهای درگیری بازیکنان ایرانی با فوتبالیستهای ژاپنی و سیلی زدن «سردار آزمون» به صورت حریف که در نهایت، این درگیری با دخالت داور خاتمه یافت. اکنون باختیم و امید ما برای قهرمانی جام ملتهای آسیا، به ناامیدی تبدیل شد؛ اما کاش چنین صحنههایی توسط دوربینها ثبت نمیشد. در کنار همه عکسهایی که از بازی ایران و ژاپن منتشر شد، یک عکس جنجال زیادی به پا کرد. عکسی که نشان میدهد خط دفاعی تیم ایران به تصورِ اعلام خطا، به سوی داور حرکت میکنند و مهاجم پیشتاخته حریف در یک حرکت غافلگیرکننده، توپ را گل میکند. این عکس دربردارنده نکات آموزندهای است. باید گفت؛ گل اول ژاپن به ایران نماد ویژگیهای دو ملت بود یکی روبهگذشته و در حال اعتراض و دیگری رو به جلو و به دنبال آینده.
این کلید موفقیت ژاپن در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و… است. ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی، شرایط بسیار نامطلوبی دارد.
تلاش و کوشش در فرهنگ ژاپنی، نقش اساسی ایفا میکند؛ بهطوریکه یکی از عوامل مؤثر بر موفقیت اقتصادی ژاپن، تاکید نظام ترتیبی آن بر تلاش و پشتکار است که این موضوع را در تلاش بازیکن ژاپنی برای رسیدن به توپ و زدن گل اول دیدیم. پیشرفت ژاپن نیز بیش از همه مدیون بالا بودن بهره وری کار بوده است که در سایه تلاش زیاد و احساس مسئولیت حاصل شد. برای آنها کار، فراتر از وسیله معاش است؛ اما در ایران آن روحیه سختکوشی در میان مردم دیده نمیشود. در حقیقت ما کار میکنیم تا زندگی کنیم اما در کشورهای صنعتی و ژاپن زندگی میکنند تا کار کنند. کار، مهمترین عامل پیشرفت و توسعه است و در کشورهای جهان سوم کمکاری، کاهلی و عدم احساس مسئولیت دربین تعداد زیادی از مردم رایج است. نکته دیگر این عکس نقش داوری در خوردن گل اول بود. هافبک تیم ملی فوتبال ایران میگوید جام ملتهای آسیا و به خصوص در انتخاب داوران سیاسی کاری وجود داشت و رفتاری که با «فغانی» شد، عملکرد کمیته داوران را نشان میدهد. اما بیایید یک بار هم که شده توهم توطئه را از خودمان دور کنیم. چه در زندگی شخصی و چه اجتماعی. ما مدام گمان میکنیم همه در حال توطئه کردن علیه ما هستند، در فامیل حتی وقتی به ما لبخند میزنند در ذهن طنابدارمان را میبافند، زیر پایمان را در اداره خالی میکنند، عدهای هر روز صبح با این نیت بیدار میشوند که ما را زمین بزنند! ما با این ذهن هر روز زندگی میکنیم. با این ذهنیت هم وارد زمین بازی میشویم که داور علیه ماست. جهان نمیخواهد ما موفق بشویم. آنقدر این را تکرار کردهایم که حتی وقتی داور خطایمان را نمیگیرد به طرفش حمله میکنیم تا برایش توضیح بدهیم که خطا نکردیم! ربطی هم به این مسابقه ندارد. همیشه ضعفهایمان را پشت «ناداوری» و توطئه پنهان کردهایم. از خانواده تا فوتبال و سیاست… اما فراتر از این مباحث، بحث تشبیهی است که مخالفان دولت از اشتباهات بازیکنان ایرانی در فوتبال و اشتباهات سیاستمداران ایرانی در قضیه برجام دارند. باید گفت از وقتی برجام امضا شد، آن هم نه با تصمیم یک جریان یا یک فرد خاص بلکه در فرآیند عقل جمعی و خواست «تمامحاکمیتی»، عدهای که گاهی از آنان به کاسبان تحریم یاد میشود و گاهی به اسامی دیگر، برای جان باختن این توافق مهم لحظه شماری میکردند. آنها در داخل کشور همه کار کردند، حتی کارهایی بیشتر از آنچه ترامپ و همفکرانش انجام میدهند. آنها از این روزهای سخت که بر ایران میگذرد، بسیار خوشحالاند. این را میتوان از حرفها، نوشتهها و سخنرانیهایشان فهمید. هر چیزی را ابزار و دستاویز میکنند برای منطق «دیدید گفته بودیم»، برای کوبیدن دولت مستقر و بازوی اجرایی سیاست خارجی کشور. یک روز وزیر خارجه را خائن مینامند و روز دیگر به رفتارهای رئیس جمهوری نظام جمهوری اسلامی مشکوک میشوند. عجب حکایتی است! این جماعت از وقتی مسابقه فوتبال بین ایران و ژاپن به پایان رسیده یک دستاویز جدید پیدا کردهاند. آنها این عکس را به اشتباهات تیم سیاست خارجی ایران تشبیه میکنند و میگویند که دقیقاً در مذاکرات منجر به برجام نیز همین اشتباه رخ داده است. اتفاقاً آنها استثنائا این بار درست می گویند و حتی میتوان گفت این صحیحترین حرفی است که از جانب آنها بیان میشود، چرا که در برجام دقیقاً همین اتفاق افتاد. خط دفاعی که وظیفه داشت از دروازه و کیان کشور دفاع کند، یکباره به سوی دیگر دوید و دروازه را خالی گذاشت. آن خط دفاعی همین افرادی هستند که در مورد آنها حرف میزنیم. همان کاسبان تحریم. یادمان نرفته است که در تیم ملی ما وزارت خارجه و شخص رئیس جمهور در نوک حمله بودند و این جماعتی که درباره آنها حرف میزنیم، قرار بود خط دفاعی داخل وطن باشند. حالا یک پرسش مهم مطرح است؛ آقایان خط دفاع! چرا دروازه را رها کردید؟