نویسنده و کارگردان: محمد حاتمی
بازیگران: خسرو شهراز، توماج دانش‌بهزادی، نوشین اعتماد، لاله مرزبان و محمد حاتمی
تهیه‌کننده: اردشیر رضایی
مدیر اجرایی: شیرین خشایی
طراح لباس: هلیا شکری
موسیقی: گروه تهران الف
خلاصه: قصه حکایت از زندگی زنی نویسنده دارد که در حوادث پیرامون اجتماعش سخت درگیر می‌شود و آخرین رمانش را بر اساس اتفاقات اطرافش پایه‌ریزی می‌کند؛ به شکلی که او را با خود می‌برد و در قصه غرق می‌کند.
سبک: فلسفی‌اجتماعی
زمان: همه‌روزه تا ۲۵ مرداد ساعت 45: 20 به مدت یک ساعت و ۳۰ دقیقه
مکان: تهران، خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبه‌روی تالار وحدت، سالن حافظ

برنا: از سال‌های گذشته آب و نمک و لجن دریاچه ارومیه برای درمان بیماری‌های پوستی، مفصلی، بیماری‌های زنان و روان‌درمانی مورداستفاده قرار می‌گرفته است. دریاچه ارومیه نام دریاچه‌ای در شمال غربی کشور ایران است. طبق تقسیم‌های کشوری ایران، این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و استان آذربایجان شرقی قرارگرفته است. مساحت این دریاچه در تابستان ۲۰۱۵ در حدود شش هزار کیلومترمربع بود که در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا ازنظر مساحت قرار می‌گیرد. دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران، بزرگ‌ترین دریاچه آب‌شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب‌شور دنیاست. آب این دریاچه بسیار شور است و بیشتر از رودخانه‌های زرینه‌رود، سیمینه‌رود، تلخه‌رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می‌شود. این دریاچه از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد.
 

عصر ایران: دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته به من بدهید، این هم پولش.»
بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته‌شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختربچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دهی، می‌توانی یک‌مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.»
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد. مرد بقال که احساس کرد دختربچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هایت را بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خواهم خودم شکلات‌ها را بردارم، نمی‌شود شما به من بدهید؟»
بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگر چه فرقی می‌کند؟»
دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخر مشت شما از مشت من بزرگ‌تر است!» خیلی از ما آدم‌بزرگ‌ها، حواسمان به‌اندازه یک بچه کوچولو هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطرافمان بزرگ‌تر است.

-  تخلیه زباله‌ها در منطقه مسکونی شهر زیبا و توریستی سرخرود باعث گلایه مردم منطقه شده است.
- خشک‌سالی سال‌های اخیر باعث از بین رفتن درختان و کوچ ساکنان روستای حسین‌آباد هرندی در استان کرمان شده است.
- فرسودگی لوله‌ها باعث هدر رفت آب شرب روستای محمدآباد از توابع شهر آران و بیدگل شده است.
- جاده روستایی در شهرستان هریس وضعیت نامناسبی دارد. چرا رسیدگی نمی‌شود؟ بارها این مشکل را مطرح کرده‌ایم؛ اما توجهی نشده است.
- جریان فاضلاب به یکی از محله‌های شهر رامجرد شهرستان مرودشت باعث ایجاد آلودگی شده است. بااینکه بارها این مشکل را بیان کرده‌ایم ولی رسیدگی نشده است.
- ساکنان ضلع شمالی بوستان قیطریه از بوی آزار‌دهنده فاضلاب گلایه دارند. چندین بار با آبفای منطقه تماس گرفته و به شهرداری ناحیه نیز مراجعه کرده‌اند تا شاید مشکل برطرف شود، اما متأسفانه، هیچ اقدامی نشده است.
- به‌تازگی یک بازار میوه و تره‌بار کنار مسجد جوادالائمه(ع) در محله جوادیه راه‌اندازی شده که بسیار خوب است؛ ولی پارکینگ ندارد و با توجه به اینکه ورودی این بازار در یک معبر یک‌طرفه قرار دارد، نبود جای پارک، مشکلات ترافیکی برای اهالی به وجود آورده است.
- عده‌ای از وانت‌بارهایی که در محله اتابک به عرضه انواع میوه می‌پردازند برای ایجاد روشنایی در طول شب از منابع برق ازجمله ترانس‌ها و فیوزهای موجود در معابر به‌صورت غیر‌قانونی استفاده می‌کنند. انتظار می‌رود مسئولان با این افراد به‌صورت جدی برخورد کنند.
- مدت‌هاست که از اتوبوس‌های شرکت واحد برای رفت‌وآمد به محل کارم استفاده می‌کنم. متأسفانه صندلی ایستگاه‌های اتوبوس به‌طور مداوم شست‌وشو نمی‌شود و مسافران به همین دلیل به‌ناچار مدت طولانی برای انتظار اتوبوس می‌ایستند.
- در فصل گرما، شاهد افزایش قیمت قبوض آب هستیم. مصرف ما چندان تغییری نمی‌کند؛ اما بهای پرداختی در قبض خیلی زیاد است. برای مصرف صحیح راهکار ارائه بدهند تا بدانیم مصرف اشتباه و درست کدام است.
- دو زمین ورزشی در خیابان ربیعی محله جوادیه وجود دارد که به دلیل نداشتن فنس و حصار، محل تجمع اراذل و اوباش شده و مشکلاتی برای اهالی محله به وجود آورده است. با توجه به کمبود مراکز ورزشی در این محله بهتر است شهرداری این زمین‌ها را ساماندهی کند.
- ورودی بزرگراه آزادگان به بلوارابوسعید بسیار خطرناک است؛ چون خودروها با سرعت زیاد حرکت می‌کنند و تصادف زیادی در این محدوده اتفاق می‌افتد. از مسئولان منطقه درخواست می‌کنم به مشکلات فنی وعمرانی محله خلیج‌فارس و خیابان ابوسعید توجه ویژه داشته باشند. این محله حتی پلیس راهور هم ندارد.

1گربه‌ای با صورتی شبیه به انسان
برخی از تصاویر در فضای مجازی بازدیدکنندگان بسیار دارند. یک گربه روسی به نام «والکری» و از نژاد Main Coon در فضای مجازی شهرت بسیاری به دست آورده است. دلیل این شهرت چهره والکر است که به انسان‌ها شباهت دارد. احساسات والکر را می‌توان به‌راحتی از روی چهره‌اش حدس زد. این گربه شگفت‌انگیز فقط چند ماه دارد؛ بااین‌حال تعداد دنبال‌کنندگان او روز به روز در حال افزایش است. نوع نگاه کردن و حالات این گربه درست شبیه یک انسان است.
2صحنه وحشتناکی که صاحب‌خانه را شوکه کرد
به گزارش باشگاه خبرنگاران، یک مرد اهل نیویورک آمریکا پس از برخاستن از خواب با وحشتناک‌ترین صحنه زندگی خود مواجه شد. بنا به گزارش دپارتمان حفاظت از محیط‌زیست ایالت نیویورک این مرد در حالی از خواب بیدار شد که یک مار بوآ 6 فوتی از سقف خانه‌اش آویزان شده بود. او بلافاصله پلیس را به خانه‌اش واقع در دهکده پولاسکی فراخواند. پس از حضور پلیس مشخص شد مار بوآ متعلق به یکی از همسایگان این مرد بوده که از طریق سقف وارد اتاق‌خواب شده است. مأموران بلافاصله اقدام به گرفتن مار کردند و آن را به صاحبش تحویل دادند. مار بوآ یک مار غیر سمی است که با کمک ماهیچه‌های قدرتمند خود شکار را خفه می‌کند و سپس تمام شکار را یک‌جا می‌بلعد و پس‌ازآن برای مدتی طولانی بدون غذا به زندگی خود ادامه می‌دهد.
3نامه عجیب یک دزد برای صاحب‌خانه
اقدام عجیب یک دزد هندوستانی پس از سرقت مقداری طلا از یک‌منزل مسکونی سوژه رسانه‌ها شد. در اتفاقی جالب یک دزد هندوستانی پس از سرقت مقادیری جواهرات از یک‌منزل مسکونی، آن‌ها را دوباره به صاحبش بازگرداند. این دزد علاوه بر بازگرداندن جواهرات یک نامه عذرخواهی نیز بابت سرقت آن‌ها برای صاحب آن فرستاد. این اتفاق در منطقه «کرالا» هندوستان رخ داد. بنا به گزارش یکی از رسانه‌های هندوستانی، مادهو کومار و خانواده‌اش پس از بازگشت از یک جشن عروسی از سرقت جواهرات خود مطلع شده بودند. این دزد پشیمان در این نامه به آنان نوشت: «لطفاً مرا ببخشید. من به خاطر شرایطی که در آن گرفتارشده‌ام مجبور به برداشتن جواهرات شما شدم. دیگر نمی‌خواهم چنین عملی را تکرار کنم. لطفاً دیگر به اداره پلیس مراجعه نکنید.»
4تبدیل قوطی‌های فلزی به‌دردنخور به اثر هنری
یکی از وسایلی که می‌توان به آثار هنری زیبا تبدیل کرد قوطی‌های فلزی دورریختنی هستند. هنرمندی خلاق به نام Noah Deledda با جمع‌کردن قوطی‌های فلزی به‌دردنخور شروع به خلق مجموعه آثار هنری کرده است. این هنرمند کانادایی ابتدا طرح‌های روی قوطی را پاک می‌کند؛ سپس به‌جای استفاده کردن از ابزار‌های تخصصی و ماشینی و با کمک انگشت‌هایش روی سطح قوطی‌ها تورفتگی و چروک ایجاد می‌کند و مجسمه‌های سه‌بعدی فوق‌العاده‌ای خلق می‌کند که با الگو‌های هندسی زیبایی تزئین شده‌اند.
5عجیب‌ترین هواپیماهای دنیا
تاکنون هواپیماهای عجیبی طراحی و ساخته‌شده‌اند که با شکل و کارکرد متفاوتشان توجه زیادی را به خود جلب کرده‌اند. برخی از این هواپیماها عبارت‌اند از:
   استیپا-کاپرونی: استیپا-کاپرونی هواپیمای عجیبی است که در سال 1932 به پرواز درآمد و به بشکه پرنده معروف است. نیروی هوایی سلطنتی انگلیس به دلیل مشکلات آیرودینامیکی این پروژه را نادیده گرفت.
  هندلی پیچ ویکتور: هدف از ساخت این هواپیما که توسط کمپانی هواپیماسازی هندلی در سال 1950 ساخته شد، انداختن بمب هسته‌ای بود و در سال 1982 ساخت این هواپیمای غول‌پیکر متوقف شد.
  بوئینگ ایکس ۳۲: ایکس 32 جزو آن دسته از هواپیماهایی است که به جهت انجام عملیات‌ تهاجمی ناگهانی بدون امکان کشف شدن طراحی شد.

دکتر محمدعلی تحریریان در گفت‌وگو با «نسل فردا» درباره علت قورباغه‌ای نشستن برخی بچه‌ها تصریح کرد: وقتی کودک قورباغه‌ای می‌نشیند یک علامت هشداردهنده و تشخیصی مهم مبنی بر وجود یک اختلال است. وقتی والدین می‌گویند بچه‌شان قورباغه‌ای می‌نشیند و در موقع راه رفتن، پایش را به داخل می‌گذارد، یعنی اینکه چرخش لگن بیش‌ازحد طبیعی وجود دارد. وی افزود: البته انتظار داریم این اختلال تا حدود هشت‌سالگی به‌تدریج خوب شود. ممکن است بسیاری از پزشکان تأکید کنند که کودک، قورباغه‌ای ننشیند و چهارزانو بنشیند؛ ولی واقعیت این است که وقتی این اختلال پیشرفته است کودک به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند چهارزانو بنشیند و کودکی که به‌راحتی می‌تواند چهارزانو بنشیند یعنی اینکه چرخش لگن قابل‌توجهی ندارد. به‌طورمعمول ما تشویق می‌کنیم که قورباغه‌ای ننشیند؛ اما ثابت نشده که اگر کودک قورباغه‌ای بنشیند در آینده خوب نمی‌شود.
  قانون همه‌یا هیچ
تحریریان همچنین خاطرنشان کرد: اما در درصد کمی از افراد بعد از هشت‌سالگی نیز چرخش پا به داخل به دلیل عدم‌اصلاح خودبه‌خودی، چرخش لگن را دارند. گاهی والدین می‌پرسند چه‌کار کنیم که در آینده فرزندمان در راه رفتن دچار مشکل نشود؟ در پاسخ می‌توان گفت: در این مورد قانون همه‌یاهیچ وجود دارد یا هیچ کار خاصی نمی‌خواهد و فقط باید صبر کرد یا اینکه اگر دفورمیتی یا اختلال محور زیاد بود باید جراحی انجام شود که البته عمل جراحی هم باید بعد از هشت‌سالگی انجام شود و درمان حد واسطی در این میان وجود ندارد؛ اما درباره بچه‌های دچار فلج مغزی بررسی‌ها نشان داده که اختلالات مذکور در آنان باگذشت زمان خوب نمی‌شود و حتی ممکن است بدتر هم بشود؛ لذا درمان در این موارد ممکن است زودتر از هشت‌سالگی انجام ‌شود. جراح ارتوپد اطفال در خاتمه در پاسخ به این پرسش که آیا استفاده از بریس یا کفش مخصوص و حتی گچ گرفتن در برطرف کردن مشکل اختلالات پا تأثیر دارد؟ گفت: درمجموع هیچ راهی برای اینکه اختلالات مذکور را زودتر از سنین عنوان‌شده درمان کنیم، وجود ندارد. موارد مطرح‌شده در پرسش حتی در خیلی از موارد برای بیمار آزاردهنده است. این اطمینان خاطر را به والدین می‌دهیم که به‌تدریج مشکل برطرف می‌شود و نیاز به زمان است؛ ولی باید تحت نظر پزشک باشند.

 اگر رسانه ملی را عامل بسیاری از ناهنجاری‌ها و کژتابی‌های اجتماعی در جامعه ندانیم از نقش ضعیف و منفعل این رسانه چند صد هکتاری در کاهش این ناهنجاری‌ها نمی‌توان گذشت؛ مضاف بر اینکه این روزها رسانه ملی به بهانه تأمین منابع مالی، آلت دست کارترهای شرط‌بندی و قماربازی فراوانی شده است که این رسانه را به یک مرکز بزرگ قمار شبانه‌روزی تبدیل کرده‌اند! این رسانه ملی که دارای بودجه‌ای دولتی و درآمد ثانیه‌ای 17 میلیون تومان از محل تبلیغات است و این روزها با دلار دولتی به واردات خوراک دام روی آورده، برای کسب درآمد بیشتر حتی حاضر نیست چشم روی منکرات ببندد و این روزها قماری آشکار و علنی در این رسانه تبلیغ و ترویج می‌شود. دامنه این قماربازی تا جایی وسعت پیداکرده است که تقریباً در همه کانال‌ها رگه‌هایی از آن در قالب پیش‌بینی، شرط‌بندی و قرعه‌کشی دیده می‌شود و شما می‌توانید حتی با خرید دیگ‌ها و پاتیل‌هایی که شبانه‌روزی در رسانه ملی تبلیغ می‌شوند، شانس خود را برای بردن جوایز میلیونی آزمایش کنید.
جالب اینجاست درحالی‌که عزم پلیس فتا و سایر مسئولین برای مبارزه با سایت‌های شرط‌بندی آنلاین جزم شده و بنا شده با تفاهم‌نامه‌ای درگاه‌های الکترونیکی بانک‌ها که پیش‌ازاین در خدمت این قمارخانه‌های آنلاین بود با همراهی بانک‌ها مسدود شود، اما کازینویی دیگر و در سطحی گسترده‌تر، در تمام ساعات شبانه‌روز و در ژانرهای مختلف در حال فعالیت است و ذهن، انرژی، وقت و سرمایه مردم را به سمت‌وسوی خیالات و توهم ناشی از رؤیای برنده شدن سوق می‌دهد.
 کسر مبالغی به‌صورت روزانه از مخاطبان با بهانه‌هایی نظیر حمایت از تیم ملی، پیش‌بینی نتایج مسابقات فوتبال، انتخاب بازیکن برتر، انتخاب تیم منتخب، حتی راه‌اندازی مسابقه و قرعه‌کشی با استفاده از کتب دینی و مذهبی و... تنها بخشی از این ناهنجاری آشکار است که ماحصل آن در پایان ماه، پرداخت هزینه‌ای از طریق قبض تلفن همراه برای مخاطبان و درآمدی هنگفت و میلیاردی برای اسپانسری است که قبلاً نظر خیلی‌ها را جلب کرده است!
البته این لاتاری یک تفاوت عمده با لاتاری سایر کشورها دارد و آن‌هم پرداخت مبلغ جزئی از میلیاردها تومان پول جمع‌آوری‌شده در قالب یک یا چند جایزه به برندگان است. درواقع مؤسسات لاتاری در غرب معمولاً با فروش بلیت‌های یک‌دلاری به مشتریان، کل مبلغ جمع‌آوری‌شده را پس از کسر مالیات و دریافت چند درصد سود و پورسانت و اهدای یکی دو درصد از کل مبلغ به مؤسسات خیریه، مابقی به «تنها» برنده لاتاری تعلق می‌گیرد؛ اما در این قرعه‌کشی‌ها فقط یک یا چند خودروبین برندگان توزیع می‌شود و باقی مبلغ که گاهی بالغ بر چند میلیارد می‌شود به جیب گشاد اسپانسر برنامه تلویزیونی می‌رود!
آنچه مسلم است رسانه ملی گام در مسیری گذاشته است که پایان آن رونق تقدیرگرایی و تقدس بخشیدن به شانس و اقبال در جامعه است و اگر چنین رویکرد و باوری تحت عنوان مهم‌ترین عامل موفقیت در جامعه فراگیر شود، روحیه کار و تلاش و کسب درآمد از طریق زحمت و به قول قدما عرق جبین و کد یمین زیر سؤال می‌رود و جامعه به‌ویژه نسل جوان در رؤیای یک‌شبه پولدارشدن تمام حواس و انرژی خود را معطوف شرکت در چنین برنامه‌ها و فعالیت‌هایی می‌کند که متأسفانه در تمام ساعات شبانه‌روز، در مقابل دیدگان مخاطب قرار دارند. سوای حرام و حلال بودن این قبیل فعالیت‌ها که بیشتر علما آن را در تضاد با تعالیم اسلامی می‌دانند، سرخوردگی و محبوس‌شدن در افکار تاریک بدشانسی و بداقبالی از دیگر تبعات این بخت‌آزمایی‌های گسترده در رسانه ملی است که شاید جبران آن بسیار دشوار و در شرایطی ناممکن است. شاید یک رنسانس مدیریتی در رسانه ملی بتواند نجات‌بخش این دانشگاه بزرگ باشد که امروزه سطح آن درحد یک قمارخانه شبانه‌روزی پایین آمده است!
به هوش... .