جمشید مشایخی در آخرین اظهار نظراتش با اشاره به تولید آثاری با محوریت گردشگری در ایران گفت: جاذبه‌های گردشگری ایران آن‌قدر دیدنی و بکر است که اگر یک دوربین معمولی هم از آن‌ها تصویربرداری کند، به‌طورقطع برای هر بیننده داخلی و خارجی جذاب خواهد بود. وی افزود: حال اگر از این جاذبه‌های توریستی برای فیلم‌نامه استفاده شود و ملودرام‌های داستانی را در دل این فضای‌های جذاب تولید کنیم، بیشتر از آثار آپارتمانی مورد توجه قرار می‌گیرد. باید تفکر فیلم‌نامه‌نویسان و کارگردانان برای تولید آثار سینمایی تغییر کند.

نمایش «قطارسانست لیمیتد» به کارگردانی فرانک حیدریان، از دوازده تا سیزده آبان‌ماه در خانه هنرمندان ساعت 21 روی صحنه می‌رود. در این نمایش: احمد ساعتچیان و مهدی بجستانی به ایفای نقش می‌پردازند. در خلاصه این نمایش آمده است: پروفسورى میانسال قصد دارد خود را جلوى قطار سانست لیمیتد که قطاری‌ سریع‌السیر است بیندازد که مردى سیاه‌پوست و مذهبى، سر بزنگاه او را نجات می‌دهد و به خانه‌اش مى‌برد و... . معمولاً نمایش‌هایی که از روی یک متن لاتین اجرا می‌شوند، همواره برای مخاطبان جذاب هستند.

آلبوم «گل هفت و چار» اثری است به آهنگ‌سازی و خوانندگی تاراز بختیاری .این آلبوم در سبک موسیقی فولکلور است و شامل موسیقی بختیاری می‌شود. تاراز بختیاری، علاوه بر خوانندگی و آهنگ‌سازی، نوازندگی کمانچه را هم برعهده داشته است. اشعار قطعه‌ها، از سروده‌های حسین حسن‌زاده‌رهدار و حجت تختایی است. از دیگر نوازندگان آلبوم می‌توان به بهزاد کمیجانی، حسین محمدی، بابک صرفه‌جو و سعید شقاقی اشاره کرد. موسیقی بختیاری، از غم و اندوه جان برمی‌خیزد؛ چراکه لحن و گویش در هنگام سروده‌های آن به شدت انسان را یاد جنگاوری‌های عشق و دلاوری می‌اندازد.

همه این تفاسیر هنگامی به درستی کار خود را انجام می‌دهند که روایت از منبع مطمئنی ریشه گرفته باشد. در واقع مداحی، آن هم به شکل درست و راستین‌اش می‌تواند معصومیت اهل بیت در برابر ظالمان را به شکل فراموش‌نشدنی در تاریخ حک کند.
زخمی به جای مانده بر دل
متأسفانه بسیاری از متن‌ها و سروده‌هایی که در هنگام عزاداری ادامی‌شوند، به اندازه‌ای به سمت افسانه‌شدن کشیده می‌شوند که همه باورهای مذهبی و دینی فرد را زیر سؤال خواهد برد؛ لیکن در این میانه تعدادی هستند که در طول سال منتظر رسیدن به چنین روزی می‌مانند تا بهترین شکل هنر خود را به عاشورا هدیه‌کنند. مداحی، صرفاً نباید اشک مردم را جاری کند؛ بلکه باید واقعه وحشتناکی را که در آن روز به خصوص رخ داده است، در قالب یک ساختار ارائه دهد و در درجه دوم درس‌هایی را برای تکرارنشدن چنین حوادثی در آینده، به حضار در مجلس بیاموزد. امروزه نیز می‌بینیم در اطراف خودمان دسته‌ها و گروه‌هایی به مراتب وحشتناک‌تر و بی‌رحمانه‌تر، با دین و مذهب به مبارزه می‌پردازند و قصد آنان، تنها تخریب چنین اندیشه‌های مقدسی است. در این وانفسا، تنها زخمی که از چنین مجالسی بر دل مذهب مقدس ما به جای می‌ماند، اطلاعات نادرستی است که به مخاطب داده می‌شود تا به مرحله خودآزاری نزدیک شود و به جای اشک، خون گریه کند.
بوسه بر تربت
هدف از دورهمی مناسبتی، رسیدن به اندیشه‌ای است که باعث تاریخی‌شدن واقعه‌ای در زمان و مکانی خاص شده است. مسلماً به صورت ایده‌آل، هیچ پدیده‌ای را نمی‌توان در نظر گرفت؛ اما در این حوزه به‌خصوص باید نظارت بر محتوای اجرایی و چگونگی رفتار با حاضران در مجلس به مراتب بیشتر از هر حوزه دیگری باشد. یکی از پدیده‌های منفی که می‌تواند بسیار چهره مخربی داشته باشد، رسیدن به احساس جنون در این مراسم است و دیگری اشاعه خرافات به هر شکل ممکن. گاه ابتدایی‌ترین احساسات، می‌توانند به جنون آنی تبدیل شوند؛ ولی از آن‌جا‌که حمله‌های احساسی می‌تواند فرد را از حالت تعادل عصبی خارج‌کند، باید متذکر شد که استفاده از صدای بلند و جیغ کشیدن، تزریق تعلیق دراماتیک در الگوی روایت آن است. خوشا به سعادت آنان که پیاده تا کربلا می‌روند و بوسه بر تربتی می‌زنند که جای پاهای معصومیت محض درآن دیده می‌شود. زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) بهترین وجه نزدیک شدن به حالت‌های  روحانی و حال و هوای عاشورایی است؛ ولی همه که نمی‌توانند به راحتی و با امکانات ایده‌آل به این مکان مقدس سفر کنند. به همین جهت توصیه می‌شود آیین تعزیه‌خوانی و برپایی دسته‌ها و مداحی‌هایی که واضح‌ترین شکل ممکن از یک رویداد تاریخی را به تصویر می‌کشند، در آرامش کامل برقرار شوند. به عنوان مثال در مجالس مداحی، گاه مداح حضار را به رفتارهای نابه‌هنجاری از جمله عریان سینه زدن و... ترغیب می‌کند؛ مسلماً چنین تصویری، خوراک خبری خوبی برای بیگانگان است و آنان به لذیذترین شکل ممکن این خوراک را خواهند بلعید! مجلس روضه‌خوانی باید از میزان صدای مناسب برخوردار باشد، تا آرامش دیگران را سلب نکند؛ هم‌چنین  نباید افراد را تحریک به خودآزاری و دیگر مناسک نابه‌هنجار سوق دهد و بسیار مؤلفه‌هایی که نمی‌توان به سادگی از آن عبور کرد. در واقع همین مداحی‌ها، روضه‌ها و دسته‌های عزاداری است که اسلام و مذهب شیعه را سرپا نگاه داشته است؛ لیکن باید مواظب رخنه افکار جاسوسی در این مجالس بود؛ چراکه یک واقعه تاریخی علاوه بر درس‌های عبرت‌آموزی که برای مردمان به جای می‌گذارد، هیجانی به زندگی افراد می‌بخشد که می‌تواند آنان را در مواجهه با مشکل‌های روزمره شکیبا و مقاوم سازد.

سریال «سرزمین کهن» ساخته کمال تبریزی که پیش از این بارها گفته شده بود فصل پاییز روی آنتن می‌رود، بالاخره به زمان پخش نزدیک شد. این سریال از جمعه چهارده مهرماه، روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود. نکته جالب در تیزر سریال این است که نام آن «سرزمین مادری» نوشته شده است. پیش از این، سه قسمت از این سریال پخش شد و با سوءتفاهم‌هایی که پیش آمد، ادامه آن روی آنتن نرفت. تولید و ضبط فاز سوم این سریال، تا اردیبهشت امسال به طول انجامید.

رحیم بهبودی‌فر، کارگردان سینما درباره چگونگی ارتقای سطح کیفی برگزاری جشنواره فیلم‌فجر بیان کرد: امیدوارم اتفاقی بیفتد که مانند جشنواره سال قبل، شاهد اتفاق‌های منفی نباشیم؛ به‌طوری‌که همه آن جشنواره را فراموش کنند. مهم‌ترین کار ابراهیم داروغه‌زاده (معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و دبیر جشنواره)، شکستن تابوی اکران فیلم‌های توقیفی است. دیدیم که با خارج‌شدن این فیلم‌ها از تحریم، هیچ مشکل خاصی به وجود نیامد. این اتفاق، سینماگران را نسبت به آینده سینما و برگزاری جشنواره فیلم فجر امیدوار می‌کند.

صدف عسگری، برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره ایتالیا شد که امسال، اولین دوره‌اش را پشت سر گذاشت. صدف عسگری در اولین تجربه بازیگری‌اش در فیلم سینمایی «ناپدیدشدن» به کارگردانی علی‌عسگری، موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره Fiumicino ایتالیا شد. امسال اولین دوره این جشنواره در تاریخ 25-22 سپتامبر در فیومیچینو ایتالیا برگزار شد. از دیگر برندگان این جشنواره می‌توان از فیلم مستند «Nothingwood» که در جشنواره کن نیز نامزد جایزه دوربین طلایی بود، نام برد.
 

 در چه شهری و چه سالی متولد شده‌اید؟ آیا به جز زادگاه خویش، در شهری دیگر نیز ساکن بوده‌اید؟ مشوق اولیه شما برای سرودن شعر چه کسی بود؟
بنده کمال‌الدین‌محمد وحشی، در سال 939 هجری‌قمری در شهر بافق دیده به جهان گشودم. از آن‌جاکه بافق را گاه از توابع یزد و گاه از توابع کرمان می‌دانند، مرا نیز با نام یزدی و گاه کرمانی می‌شناسند. تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهم در خدمت برادرم و شرف‌الدین‌علی بافقی گذراندم و در جوانی به یزد رفتم و از دانشمندان و سخن‌گویان آن شهر کسب فیض کردم. پس از چند سال در کاشان رحل اقامت گزیدم و شغل مکتب‌داری را به‌عنوان حرفه خود برگزیدم. پس از روزگاری اقامت در کاشان و سفر به بندرهرمز و هندوستان، به یزد بازگشتم. برادربزرگم (که در برخی اشعارم از او یاد کرده‌ام)، نیز شعر می‌سرود و در آشنایی من با محفل‌های ادبی بسیار مؤثر بود .
  بیشتر پیرامون چه مضمون‌هایی شعر سروده‌اید؟ شما را مبتکر «سبک وقوع» می‌دانند؛ اندکی درباره این سبک توضیح دهید؟
تاکنون دو منظومه عاشقانه سروده‌ام؛ یکی «ناظرومنظور» است که در سال 966 به پایان رسید و 1569 بیت دارد. منظومه دوم را با عنوان «فرهادوشیرین» در استقبال از خسرو و شیرین نظامی گنجوی سرودم. این مجموعه نیز 1070 بیت است. علاوه بر منظومه فرهاد و شیرین که به پیروی از نظامی سرودم، مجموعه دیگری نیز با نام «خلد برین» سروده‌ام که بر وزن مخزن‌الاسرار نظامی‌گنجوی است. در اشعارم تلاش کرده‌ام تغییرهایی در سبک شعر فارسی بدهم که در این راستا، منجر به پیدایش و رشد سبکی موسوم به «مکتب وقوع» شدم. شیوه پیشین را که تکیه بر امورذهنی داشت، برنتافتم و در جست‌وجوی راهی نو برآمدم. بیان ساده و روان حالات و کیفیات عشقی، با بیانی پر از سوزوگداز، از ویژگی‌های این سبک است. سعی کرده‌ام در شعرم با خود و پیرامونم، به شکلی واقع‌بینانه برخورد کنم و شعرم آیینه تمام‌نمای احساسم باشد. شعر مکتب وقوع، در زبان، سهل‌انگار و از نظر ادبی به مسائل بدیعی و بیانی بی‌توجه است. مضامین آن محدود به ماجراهای عاشقانه است؛ جوان‌پسند و عوام‌خوان است و گویی در یک شاخه از شعر نو امتداد یافته است. اساس شعر این مکتب، واقعی‌بودن  وقایع بین عاشق‌ومعشوق و حالات آنان است.
  در شعرها‌ی‌تان عشق را با چه ویژگی‌هایی ترسیم کرده‌اید؟
همه در برابر عشق عاجز و ناتوان‌اند و کسی را یارای مقاومت در برابر آن نیست. عشق، قهرمان دلاوری است که مدعیان در برابرش تسلیم می‌شوند و از مواجه با آن می‌هراسند. از ویژگی‌های عشق این است که دل را تسخیر می‌کند و بدین جهت در اشعارم، عشق را به جهان‌گشایی تشبیه کردم که هنگام تسخیر ملکی، با سپاهی عظیم حمله می‌کند. اعتقاد دارم هیچ پیوندی میان عقل‌وعشق وجود‌ندارد و عشق، دشمن عقل است. به باور من، عشق نوعی جنون است که اگر مبتلای آن گرفتارش شود، دست به کارهای غیرعاقلانه می‌زند. عاشق ساکن در کوی جنون است و مقام و جایگاهی پادشاه‌گونه دارد. در کوی جنون، فرهادها و‌مجنون‌ها پر آوازه‌تر از خسروان و کی‌قبادان‌ هستند.
  به غیر از عشق که ‌‌ مفهوم اصلی اشعارتان محسوب می‌شود، موضوع دیگری راهم به‌طورمشخص در اشعارتان دنبال کرده‌اید؟
گرچه عنصر غالب اشعارم را عشق تشکیل می‌دهد، ولی بخش عمده‌ای از ابیات و اشعارم را چه در خلدبرین که اثری تعلیمی اخلاقی است و چه در دیگر منظومه‌ها و قالب‌های شعری، به موضوع تعلیم و تربیت اختصاص داده‌ام. در اشعارم به تبیین مفاهیم و فضایل دینی‌واخلاقی چون قناعت، جودوبخشش، عدل و انصاف و تحسین آن‌ها و تشریح رذایل اخلاقی چون تظاهر، کبر، حرص و حسد و تحذیر از آن‌ها پرداخته‌ام.
به سبب آن‌که مدتی در شغل مکتب‌داری مشغول به کار بودم، در منظومه ناظر و منظور به‌طورمستقیم به مسائل مرتبط با مکتب خانه و مباحث و موضوع‌هایی که آن‌جا آموزش داده می‌شود و ویژگی‌های نوآموز و روابط معلم و متعلم اشاره کرده‌ام. در منظومه عشقی-عرفانی ناظر و منظور که همانند لیلی و مجنون، عاشق در مکتب‌خانه به هم‌درس خود دل می‌بندد،ساختار داستان به‌گونه‌ای است که بسیاری از مباحث جاری در مکتب‌خانه‌ها را مورد توجه قرار داده‌ام. قرآن‌آموزی اطفال در مکتب‌خانه، جفای اطفال به معلم، نوشتن سر خط و مشق، بحث داشتن اطفال و مباحثه مطالب آموزش داده شده، از جمله این موضوع‌هاست.